کنایه روزنامه هممیهن به عملکرد نیروهای امنیتی
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۷۹۱۳۱
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها - کیهان نوشت: روزنامه هممیهن در تحلیلی عنوان کرده است: اقدام تروریستی و جنایتکارانهای که در شاهچراغ شیراز رخ داد، موجی از اعتراض و تأثر مردم را برانگیخت.
تردیدی نیست که «امنیت» نیازی ضروری و اولیه برای زندگی است. با توجه به وضعیت جغرافیایی ایران و وجود کشورهای منطقه که فاقد شرایط کافی برای تامین امنیت پایدار هستند، در نتیجه وضعیت امنیت در داخل ایران میتواند شکننده باشد، بهویژه با وجود بیش از 8000 کیلومتر مرزهای کشور که حدود 70 درصد آنها مرزهای خاکی و نیمی از آنها مرزهایی قابل تردد است، باید به مقوله امنیت بیش از پیش پرداخت، ولی پرسش اساسی این است که امنیت چگونه تامین میشود؟
آیا فقط از طریق نیروی نظامی و انتظامی و اطلاعاتی و با استفاده از سلاح و تجهیزات تامین میشود یا نیازمند مسائل دیگر هم هست؟ بدون تردید موارد فوق مورد نیاز است، ولی اینها کافی نیست و چهبسا استفاده نامحدود از آنها در عمل ممکن نباشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در واقع اتکای سیاست عمومی به مردم در همه زمینهها از جمله امنیت و رصد بیگانگان و تروریستها بسیار مهم و تعیینکننده است. اینکه دو بار در فاصله کوتاهی در شیراز چنین حادثهای رخ دهد، نشان میدهد که یک جای کار اشکال دارد. نهادهای امنیتی بهطور معمول پس از هر واقعه امنیتی جمعبندیهای دقیق میکنند تا نقاط ضعف و نفوذپذیر را شناسایی و ترمیم کنند تا دوباره از همان سوراخ گزیده نشوند. در مورد شیراز میتوان گفت که احتمالاً این بخش از وظیفه یا انجام نشده یا ضعیف انجام شده که در کمتر از یک سال این اقدام تکرار شده است.
به جز این مورد بیتفاوتی مردم و تغییر اولویتهای جاری به جای تمرکز بر تروریستها به مسائل دیگر، نشان میدهد که توجه پلیس و نیروی امنیتی باید به جایی که شایسته است جلب شود. این موارد را باید به اهل فرهنگ و سیاست واگذار کنند. فراموش نکنیم که عوارض اقتصادی این اقدامات تروریستی خیلی سنگین است و نباید آنها را مقطعی دانست.
هم میهن همچنین در مطلب دیگری نوشت: «دومین حادثه تروریستی در شاهچراغ اتفاق افتاد. اینبار یک نفر جان خود را از دست داد؛ حادثهای که مشابه آن کمتر از یک سال پیش رخ داده بود. کمتر از یک سال از اولین حمله تروریستی به حرم شاهچراغ میگذرد. چهارم آبان ماه 1401 و در چهلمین روز از مرگ مهسا امینی بود که این حمله تروریستی رخ داد. دوتن از تروریستها دستگیر و 17 تیرماه امسال این دو نفر در ملأ عام اعدام شدند. اما این اعدام نتوانست از حمله تروریستی بعدی به شاهچراغ ممانعت کند. شبانگاه 22 مرداد1402 و در آستانه سالگرد مهسا امینی بار دیگر زوار شاهچراغ شاهد یک حمله تروریستی دیگر بودند».
از همین جملات آخر تحلیل هم میهن که دم خروس را رو میکند، شروع کنیم. از نظر تحلیلگران روزنامه مذکور، چه ارتباطی میان بانیان آشوب پاییز پارسال و طراحان دو جنایت تروریستی در حرم شاهچراغ وجود دارد؟ بانیان آشوب مذهب و نماد های مذهبی را هدف گرفته بودند و داعش هم، همین ماموریت را برعهده دارد. کارفرمایان آمریکایی و صهیونیست و انگلیسی هر دو گروه موازی هم یکی هستند.
ثانیا چه کسانی تمرکز نیروهای امنیتی و پلیس نسبت به تروریستها و اشرار مسلح را به هم زدند یا چنین ماموریتی دارند؟ غیر از محافل سیاسی و رسانهای تحریک کننده به اغتشاش و آشوب؟! اگر آشوبگران فضا را شلوغ و غبار آلود نمیکردند، آیا تروریستها مجال جنایت پبدا میکردند؟!
ثالثا برخلاف القای ضعف و ناتوانی از سوی نویسندگان روزنامه زنجیرهای که روزانه برای بی بی سی و صدای آمریکا و رادیو فردا و اینترنشنال محتوا تولید میکنند، نیروهای امنیتی و انتظامی هم از عهده دهها شبکه و گروه تروریستی اجیر شده برآمدهاند و هم بساط آشوبگران نیابتی و جنایتکار را جمع کردند. در همین ماههای گذشته، تیمهای تروریست پرشماری به همراه بمب و ادوات جنگی، در مناطق مختلف شناسایی شده و پیش از ارتکاب هر جنایتی به دام افتادند.
رابعا، اگر مدافعان حرم نبودند تا شر گروهکهای خونریز تروریست و دولت ادعایی آنها در عراق و سوریه را از سر ملتها کم کنند، امروز جایجای کشور عزیزمان جولانگاه این مزدوران خونریز غرب بود. اما بخش تاسفبار و مشکوک ماجرا این است که مدیر مسئول روزنامه هم میهن، اردیبهشت ۹۶ در ستاد انتخاباتی روحانی در اصفهان گفت: «غیرت دینی آیا این است که به اسم حالا دفاع از حرم و اینها، آقا جان ما هم دلمان میخواهد در سوریه و لبنان و یمن صلح برقرار شود.
دفاع از مظلوم شود. ولی آیا فقط با پول دادن و اسلحه خریدن و کشتن و زدن حاصل میشود؟ مگر جوانهای عزیز را از سر راه آوردیم همین طور بفرستیم تا شهید شوند. چرا مردم باید کشته بشوند؟». ناراحتی از جمع شدن بساط تروریست ها -در پوشش اظهار نگرانی برای جوانان مدافع امنیت- این تردید را برمیانگیخت که امثال کرباسچی، از پیش نرفتن نقشه جنایت جنگی غرب عصبانی و ناراحت هستند. این تردید پس از عملیات موازی داعش و کومله و برخی همراهان سیاسی و رسانه ای اغتشاشات پاییز تبدیل یه یقین شد.
تردید افکنی روزنامه هم میهن درباره توانمندی نیروهای امنیتی و انتظامی در حالی است که در همین شماره روزنامه مذکور، آگهی تبلیغاتی یکچهارم صفحه شرکت همراه اول منتشر شده است!
پایان پیام/ت
منبع: فارس
کلیدواژه: هم میهن نیروهای امنیتی شاهچراغ روزنامه هم میهن نیروهای امنیتی حمله تروریستی تروریست ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۷۹۱۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ریشههای تروریستپروری در سیاستهای غرب؛ ترور برای بقا!
این روزها نام فلسطین بیش از هر زمان دیگری بر سر زبانها افتاده و از اقصینقاط جهان به گوش میرسد و یک جنبش عمومی برای احقاق حقوق مردم غزه آغاز شده است. البته جنایت صهیونیستها که در ماههای اخیر به اوج خود رسیده، محدود به وقایع بعد از عملیات طوفانالاقصی و ماههای اخیر نمیشود و قدمتی ۷۵ساله دارد و مهاجرت اجباری و پاکسازی قومیتی سوغات شوم صهیونیستها در این تهاجم است.
رسانهایشدن بخشی از جنایتهای ارتش صهیونیستی در غزه و مخابره تصاویر بیمارستانها و مراکز درمانی که تاکنون سانسور میشد همبستگی عمیقی را بین ملتهای مختلف علیه رژیم کودککش اسرائیل رقم زد و این کینه به اقدام بزرگ و ارزشمندی نظیر تظاهرات مردم و تجمع دانشجویان جهان علیه صهیونیستها منجر شد.
گزارشهای ارسالی از دانشگاههای آمریکا یکی از شگفتانگیزترین اخبار این روزها بود و باعث شد تا نقاب از چهره سران آمریکا کنار رفته و افکارعمومی جهان با ماهیت تروریستپرور این دولت استعماری آشنا شوند چراکه اگر حمایتهای بیدریغ کاخسفید از این رژیم تداوم نداشت، کار اسرائیل پیش از اینها یکسره شده بود و ملت مظلوم غزه قربانی زیادهخواهی صهیونیستهای غاصب نمیشدند.
مروری بر تاریخ پرفرازونشیب منطقه غرب آسیا حکایت از این دارد که کشورهای غربی ازجمله آمریکا برای بهرهمندی از مواهب و امکانات استراتژیک این منطقه، رژیمی با عنوان اسرائیل را علم کردند تا با اقدامات ایذایی و تروریستی علیه ملتهای منطقه غرب آسیا، اهداف استعماری آنها را محقق کند، اما رویدادهای اخیر نشان میدهد که بومرنگ این بدخواهیها به سمت کشورهای غربی برگشته است و افکارعمومی این کشورها با محاکمه آنها خواستار بازنگری این سیاستهای نژادپرستانه هستند؛ مسألهای که به زعم کارشناسان توجه و عدم توجه به آن، حاکمیت آمریکا و دولت بایدن را با چالشی جدی مواجه کرده و به افول هژمونی آن میانجامد.
یکی ازموضوعاتی که ریاکاری و استانداردهای دوگانه دولتهای غربی را بهصورت واضح آشکار کرده و موجب رسوایی آنها میشود استفاده دوپهلو از پدیده تروریسم است. سیاستمداران غربی از یکسو در سخنرانیها و موضعگیریهایشان مکررا از لزوم مقابله با تروریسم میگویند و از طرف دیگر با حمایت از گروههای تروریستی و تقسیم آن به دو بخش خوب و بد، رویه دروغین خود در فریب افکارعمومی را آشکار میکنند. سناتورهای آمریکایی و دیپلماتهای اروپایی پشت تریبونهای رسمی، خودشان را دشمن نخست گروههای تروریستی معرفی میکنند، اما تاکنون عملیات قابلتوجهی از سوی آنها علیه اهداف غربی صورت نگرفته است و همواره در راستای تحقق اهداف آمریکا که جنگافروزی و دستاندازی به ثروتهای ملتهاست حرکت کردهاند و بیدلیل نیست که از حمایت آنها نیز برخوردار هستند و تروریسم در خدمت آمریکاست؛ مسألهای که با نگاهی به عملکرد دولتهای غربی قابل رویت است و میتوان رد پای آنها را در روابط متقابل دید. تشکیل دولت غاصب صهیونیست که مصداق کاملی از تروریسم است بخشی از این تعامل است که صدمات زیادی را بر پیکره جهان اسلام و جامعه بشری وارد کرد. شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان میدهد مقامات اروپایی با همراهی صهیونیستها، از حمایت مردم بیدفاع غزه خودداری کرده و ناقض حقوقبشری شدهاند که داعیه پاسداری از آن را دارند و عجیبتر آنکه در برخی موارد از اقدامات بشردوستانهای که در حمایت از حقوق مردم فلسطین انجام گرفته است نیز جرمانگاری کرده و مانع ارسال کمکهای بشردوستانه شدهاند.
نقش آمریکا در تثبیت جریانهای تروریستی
میسال ۱۹۴۸بودکه اعلامیه دولت آمریکا مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل صادر شد. درحالیکه این طرح هنوز در مجمع عمومی سازمان ملل در جریان بود و کارشناسان مشغول بررسی و گفتگو درباره طرح قیمومیت بودند، اما تصمیمگیرندگان کاخسفید مثل همین حالا که چشم و گوش خود را نسبت به جنایات صهیونیستها بستهاند، بدون توجه به نتایج بررسی سازمان ملل، دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته و مسئولان اسرائیلی نیز استقلال خود را اعلام کردند و این آغاز راه آمریکا برای حمایت از اسرائیل بود. موضوعی که در این هفتهها بهدلیل آن به مصاف شهروندان کشورش رفته و حتی برای حفاظت از منافع اسرائیل تمام اصول قانونی را زیر پا گذاشته است.
رئیسجمهور آمریکا در ادامه تصمیمهای متعددی را در راستای پاسداری از موجودیت نحس اسرائیل اتخاذ کرده و در نخستین ملاقات رسمی با مقامات صهیونیستی، مبلغ صدمیلیون دلار در اختیار آنها قرار داد و با تأسیس دفتر سیاسی در تلآویو به روابط دیپلماتیک میان آمریکا و اسرائیل رسمیت بخشید تا سایر کشورها نیز از این قاعده پیروی کنند. خوابی که برای منطقه غربآسیا دیده بودند و با جهاد رزمندگان محور مقاومت کابوسی شد که علاوه بر اضمحلال صهیونیستها برای آمریکاییها نیز پرمخاطره شده است. اما آمریکا به همین هم بسنده نکرده و تلاشهای زیادی را برای پذیرش اسرائیل در سازمان ملل متحدانجام داد واین خوشخدمتیها بالغو تحریم نظامی وارسال اسلحه به اسرائیل از طرف آمریکا تکمیل شد و مجموعه این کارها اراده آمریکا در تشکیل این رژیم تروریستی را نشان میدهد که علنا اعلام جنگی علیه اعراب و ساکنان فلسطین بود.
ریشههای تروریسم در غرب آسیا
این سلسلهاقدامات باعث شد تا کشورهای غربی به رهبری آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و دلارهای نفتی برخی حکام دستنشانده در منطقه اضلاع مثلث تروریسم را در منطقه غربآسیا کامل کنند. برخورداری از منابع طبیعی فسیلی یکی از مواردی بود که باعث شد تا غربیها چشم طمع به این منطقه دوخته و این پهنه جغرافیایی را تبدیل به مأمن تروریستها کنند. از سوی دیگر وقوع جنگ در این منطقه سود کلانی را نصیب این دولتهای استعماری میکرد و آمریکا برای ادامه حیات خود محتاج میلیونها دلاری است که از طرف کارخانههای اسلحهسازی به خزانه آنها سرازیر میشود. پس پرواضح است که جنگافروزی از طریق حمایت از تروریسم در منطقه بهترین راه برای جوشدادن این معاملات پرسود است.
علاوه بر آمریکا، اسرائیل نیز به دلایل متعددی برای حمایت از گسترش تروریسم در منطقه اشتیاق دارد: از ابتدای تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی در غربآسیا و در قلب سرزمینهای اسلامی حفظ امنیت مهمترین دغدغه این رژیم بوده و هست. از طرفی صهیونیستها بهدلیل نداشتن وسعت و جمعیت کافی بهمنظور جنگ مجبور است تا از درگیری بلندمدت با کشورهای منطقه و حتی جنبشهای اسلامی مانند حزبا... و حماس اجتناب کند؛ بنابراین بهترین راه برای درگیرنشدن مستقیم در منطقه حمایت از گروههای تروریستی است تا کشورهایی مانند سوریه، لبنان و ایران درگیر مبارزه با تروریسم شوند و از مبارزه با اسرائیل دست بردارند.
تولید و حمایت تروریسم از سوی آمریکا یکی از توطئههای پنتاگون است تا طی آن رقبای منطقهای این دولت استکباری مشغول حلوفصل این مسأله ویرانکننده در داخل مرزهایشان باشند و برای رهایی از آن دست به دامان آمریکا یا متحد صهیونیستها شوند و بهاینترتیب این کشورها علاوه بر اینکه مجری سیاست آمریکا باشند، منافع اقتصادی چشمگیری را نیز نصیب دولتهای غربی کنند. پس از بهار عربی و سقوط حکومتهای خودکامه در آفریقا و غربآسیا، حکومتهای وابسته که با دیدن عاقبت همکیشان خود دچار هراس شده بودند برای رهایی از خشم مردم به دولتهای تروریستپرور متوسل شدند و اعتراف مقامات آمریکایی در تاسیس داعش نشان از همراهی مستمر آنها با گروههای تروریستی دارد و عجیب آنکه بازهم دولتهای خودکامه وابسته به غرب از گزند داعش در امان بودند.
حمایت دولتهای اروپایی از گروهک تروریستی منافقین و پشتیبانی از گروههای مسلح تجزیهطلب مثالهای نغزی است که نشان میدهد دولتهای غربی با استانداردهای دوگانه خود گاهی برای مقابله با تروریسم به کشورهای دیگر لشکرکشی کرده و استقلال آنها را زیر سؤال میبرند و بعضا با پذیرش افرادی که نقش مستقیمی در کشتار ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی داشتهاند، تمام قوانین مرتبط با این موضوع را زیر پا گذاشته و برای آنها فرشقرمز پهن میکنند.
به هر تقدیر وقایع این روزهای غزه وجنون نسلکشی توسط صهیونیستها و حمایت عریان مدعیان حقوقبشر از این رژیمنژادپرست نشان میدهد که باید مراقب آدرس غلط رسانههای غربی بود. موضوعی که در نامه رهبر معظم انقلاب که سالها پیش خطاب به جوانان اروپایی نوشته شده بود هم به آن اشاره شده بود و معظمله فلسطین را مرز حق و باطل عنوان و تاکید کرده بودند: «تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشههای خشونت را در جای دیگر جستوجو کرد.» بنابراین صحنههای غمانگیزی که این ماهها از غزه مخابره میشود ریشه در خشونت آمریکایی دارد و به فضل خدا با بیداری جهانی که در سطح جهان فراگیر شده است، به نابودی صهیونیسم و آزادی قدس منجر میشود.
منبع: رونامه جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی